درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بهترین ها و جدیدترین های اینترنت و آدرس shoorgashti.LoxBlog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

لینکهای غیر اخلاقی حذف می شوند





نويسندگان
بهترین ها و جدیدترین های اینترنت
در این وبلاگ با جدیدترین تصاویر و جدیدترین مطالب دنیای اینترنت در خدمت شما هستیم
جمعه 4 آذر 1390برچسب:طنز , جوک , پ ن پ , , :: 11:21 ::  نويسنده : حسین       

 
سری جدید پـَـ نه پَــ  ( آذر ماه )
 
    پشه نشسته رو پام داره خونمو می خوره , دستم رو بردم بالا بزنمش یهو داداشم میگه   می خوای بکشیش؟! پَـــ نَ پـَـَـ خونش رو خورده می خوام بزنم پشتش آروغ بزنه ببرم بخوابونمش !!
*********************
اسپری سوسک کش زدم به سوسکه، سوسکه افتاده به پشت دست و پا میزنه...هم خونه ایم اومده میگه داره جون میده..؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ قیافه تورو دیده از خنده ریسه رفته
*********************
دیشب با دوستم داشتیم حکم بازی میکردیم ... بی بی انداختم ... میگه بی بی بازی کردی؟
پَـــ نَ پَـــ انداختم وسط یه شوهر خوب واسش گیر بیاریم
*********************
- کارگر هستین؟؟؟
- پَـــ نَ پَـــ...گـاویم...لباس کارگر پوشیدیم میخوایم از بیمه بیکاری استفاده کنیم
*********************
(منو داداشم دو قلوییم)در حال قدم زدن بودیم داداشم چند متر جلوتر از من راه میرفت یارو اول داداشمو دید اومد جلوتر منو دید, رنگش پرید برگشت گفت دو قلویید
گفتم:پـَـــ نَ پـَـــ اجسام از آنچه در آینه می بینید به شما نزدیک تر است
*********************
رفتم پمپ بنزین به یارو میگم ۴۰ تا بزن
میگه ۴۰ لیتر؟
پَـــ نَ پَــــ ۴۰ تا قاشق چای خوری
*********************
به دوستم میگم فهمیدی مریم جدا شد؟؟؟ میگه از شوهرش؟؟؟؟؟
پَـــ نَ پَــــ چسبیده بود کف ماهیتابه کفگیر زدم جدا شد
*********************
از دل درد دارم میمیرمو جلوی دستشویی دارم پیچ و تاب میخورم . بعد 2 ساعت یارو اومده بیرون میگه دستشویی داری ؟؟
میگم پَـــ نَ پَـــ دیدم فضای مناسب و دلبازیه اومدم موج مکزیکی تمرین میکنم.
*********************
به دوستم گفتم برو بالا نردبون چراغ و ببند گفت بچرخونمش؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ تو نگهشدار من نردبون و میچرخونم!
*********************
دوستم در یخچالو باز کرده,دیده هیچی توش نیس,میپرسه:واقعا خالیه!؟
میگم پَــ نَ پَـــ هیدنشون کردیم که غریبه ها نبیننشون !!
*********************
میگن کریستف کلمب وقتی رسید به امریکا سرش رو از پنجره کشتی کرد بیرون از یه سرخ پوست پرسید داداش اینجا آمریکاست؟
سرخ پوسته گفت پَـــ نَ پَـــ ژاپونه ما هم چون شلوار پامون نیست از خجالت قرمز شدیم!
*********************
دارم رو تردمیل عینه خر میدووم یارو مبگه اینجوری میدویی لاغر کنی؟؟
میگم پـَــ نَ پـَـــ دارم واسه نقش آفرینی تو سری جدید میگ میگ آماده میشم...!!
*********************
پایان نامم تموم شده زنگ زدم به استاد میگه میخوای دفاع کنی؟پـَـَـ نَ پـَـَــــ میخوام حمله کنم
*********************
پریشب تو خیابون میرفتم داشتم با فندکم بازی میکردم،
پلیس رد شده میگه اون چیه؟ فندکه؟میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ مشعل المپیکه دارم میبرم لندن!!
*********************
رسیدیم پشت در خونه ، کلید نداشتم به داداشم میگم کلیدتو بده،
میگه میخوای درو باز کنی؟ میگم پَـــ نَ پـَــــ میخوام بدمش به حسین تهی از معطلی درش بیارم….
*********************
۲ ساعته از بیرون صدای قار قار میاد…داداشم میگه صدای کلاغه ؟
میگم پــَ نَ پـــَ قناریه متال میخونه!!!!
*********************
رفتم درمونگاه , منشیه میگه : مریض شمایید؟
گفتم پَــــ نَ پَــــ من میکروبم , اومدم خودمو معرفی کن!
*********************
با دوستم رفتیم باغ وحش،جلوی قفسِ شیر وایسادیم.
دوستم میگه:شیرِ؟ میگم:پَــــ نَ پَــــ… گربه اس باباش مرده ریش گذاشته!!!!
*********************
دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم از راه اومده میگه خوابه؟
میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!!!!
*********************
داشتم میرفتم باشگاه وسط راه یادم اومد یه چیزی رو یادم رفته، برگشتم خونه.در زدم داداشم در رو باز کرده با تعجب میپرسه حامد تویی؟!!!نرفتی باشگاه؟
میگم:پَــــ نَ پَــــ حامد رسید من دیلیوریشم…
*********************
به دوستم میگم فهمیدی مریم جدا شد؟؟؟
میگه از شوهرش؟؟؟؟؟ پـَــ نَ پـَـــ چسبیده بود کف ماهیتابه کفگیر زدم جدا شد…
*********************
واسه استخدام رفتم یه شرکتی خانومه میگه :شما برای آگهی استخدام اومدین؟
گفتم پـَـَـ نَ پـَـَــــ اومدم بگم اصلا رو من حساب نکنین!!!!!
*********************
رفتم دادگستری یارو میپرسه شکایت داشتید؟
گفتم پـَـَـ نَ پـَـَــــ یه خورده برنج آوردم با ترازوی عدالت وزن کنم !
*********************
رفتم خونه دوستم کامپیوترش خرابه… میگم پاورت
سوخته کامل! میگه یعنی یکی دیگه بگیرم ؟ میگم پَـــ نَ پَــــ سوختگیش جدی نیست پماد سوختگی بزنی خوب میشه
*********************
. میگم دیشب یه پشه اومده بود تو اتاقم میگه کشتیش؟
پَــــ نَ پَـــــ اومدم بِزنم، نتونستم ، خونِ من تو رگهاش جریان داشت! ،یهو گفت بابا …!! بعدشم نشَستیم دوتایی تا صبح گریه کردیم ، گوشه اتاق
*********************
رفتم جلسه ثبت نام ۱ساعت وایسادم.یارو اومده میگه میخوای
ثبت نام کنی؟ پـَـــ نَ پـَـــ اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو سیه مویتو ببینم بروم..
*********************
هفته پیش مریض شدم، رفتم آمپول بزنم …
آمپولارو دادم به پرستاره …میگه آمپول بزنم؟
پَ نه پَ توش آب پر کن تفنگ بازی کنیم!
*********************
عکس نیمه ی راست صورتم رو گذاشتم فیس بوک
اومده میگه : عکس نصفه گذاشتی رو پروفایلت ؟
میگم : پـَ نه پـَ توی حراج بودم ۵۰ در ۱۰۰ تخفیف بهم خورده این شکلی شدم
*********************
رفتم دم مغازه به یارو میگم قرص پشه داری؟ میگه واسه کشتنش میخوای؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ برا سردردش میخوام!!!
*********************
کمرم درد می کنه یه پارچه بستم بهش. داداشم میگه کمرت درد می کنه؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ادای داداش کایکو رو در بیارم.
*********************
داریم 10 نفری بازی شبکه ای میکنیم. اومده میگه جدی حال میده؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اسکولیم! عذاب داره اما میخوایم تهذیب نفس کنیم.
*********************
تو صف پمپ گاز منتظرم تا نوبتم بشه، یارو زده به شیشه میگه آقا شما هم می‌خوای گاز بزنی‌؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ من می‌خوام لیس بزنم !
*********************
رفتم بانک پول بگیرم. کارمنده میگه پول رو میبرین؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام وایسم اینجا هر کس رقصید بریزم رو سرش شاباش بدم
*********************
دارم به خواهر زاده ام دیکته می گم... رسیده آخر خط، می گه برم سر خط؟
پـَـ نه پَــ، بقیشو رو فرش بنویس!
*********************
داشتیم تو خیابون قدم می زدیم كه یهو صداى ترمز شدیدى اومد و دو تا پا كه یكى عمودى یكى افقى رو هوا بود... خلاصه ملت جمع شدن بالای سر طرف، كه در این هنگام راننده پیاده شد و در كمال خونسردى گفت: آقا چیزیتون شد؟ یارو هم با همون وضع و صورت خونى مالى در حالی كه به سختى نفس می كشید گفت: پـَـ نه پَــ، خودمو انداختم زمین از داور پنالتى بگیرم!
راننده گفت: نمكدون! منظورم اینه كه می خواى زنگ بزنم اورژانس؟
یارو گفت: پـَـ نه پَــ، زنگ بزن برنامه نود، عادل اینا كارشناسى كنن صحنه پنالتى بود یا نه!
*********************
تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن. مامان اومده می گه چیزی شکوندی؟
پـَـ نه پَــ، شیشه نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین!
*********************
کله صبحی رفیقم می‌خواست بیاد درس بخونیم، بهش زنگ زدم گفتم دوتا نون هم بگیر بیار.
گفت واسه صبحونه؟
پـَـ نه پَــ، واسه ذخیره سازی تو روزای سخت زمستون!
*********************
خواهرم از بیرون میاد خونه... می‌بینه پشت سیستمم... می گه کامپیوتر روشن کردی؟ پـَـ نه پَــ، دکتر گفته بشین جلوی مانیتور خاموش زل بزن بهش واسه چشات خوبه!
*********************
تو هواپیما نشستم دارم دعا می‌خونم بغل دستیم می‌گه دعا می‌کنی سالم برسی؟
پـَـ نه پَــ، دوست دارم صحنه سقوط هواپیما رو از نزدیک ببینم دعا می‌کنم سقوط کنیم!
*********************
زنه شکمش اومده جلو، رفیق ما می پرسه این خانم حامله است؟
پـَـ نه پَــ، این زن آقا گرگه ‌است، شنگول رو خودش خورده، منگول رو داده به شوهرش!

 

          

 



با نزديك شدن به پايان سال ميلادي ۲۰۱۰، مجله نشنال جيوگرافيك فهرستي از عجيب‌ترين گونه‌هاي جانوري كشف شده در اين سال را به انتخاب اديتورهاي خود منتشر كرده است.

در اين فهرست از پستانداران پرنده گرفته تا ماهي درخت‌زي و ميمون دماغ‌بريده ديده مي‌شود.

ادامه مطلب



ادامه مطلب ...


26 آذر 1389برچسب:کربلا , امام حسین , , :: 21:0 ::  نويسنده : حسین       

حتما ارزش خوندنشو داره

 

در صورت عدم نمایش تصاویر بروی لینک Show Pictures  در بالای صفحه کلیک کنید

 


 

http://itresearches.com/moharam.jpg



ایام محرم هم دوباره سررسید ولی نمی دونم چقدر در این روز ها حال و هوای

 

اون رو درک کرده باشی

 

 

 

پیامبراكرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند:( براى شهادت حسین علیه

 

السلام، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است كه هرگز سرد و خاموش

 

نمى‏شود. جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص556)پس امیدوارم این محرم حزن رو

 

توی دل پاکت حس کنی

 

 

 

می دونی شاید ما کمتر از بقیه از اماممون یادگرفته باشیم وقتی می بینیم

 

کسایی مثل ونستان امریكایی و یا گاندی هندی در باره اون این طور میگن و

 

از عقیدش حرف میزنن و شاید ما تنها مظلومیتش رو بدون در نظر گرفتن آزادگی

 

و عقیده بزرگش دیدیم !!!!!!!!!!!!!!

 

 

 

ونستان میگه :تا وقتى مسلمانان مثلث جاودانه‏اى چون: قرآن كه تلاوت شود و

 

پیام‏هایش پیروى گردند، كعبه‏اى كه قصد شود و ایجاد همدلى و وحدت كند و

 

حسینى كه یاد شود و از او الهام گرفته شود دارند، هیچ كس قدرت نفوذ و

 

تسلط كامل بر آنها را نخواهد داشت.

 

 

 

گاندی در باره نهضت عاشورا میگه :من زندگی امام حسین علیه السلام آن شهید

 

بزرگ اسلام را به دقت خوانده ام و توجه کافی به صفحات کربلا نموده ام و

 

بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از

 

سرمشق امام حسین علیه السلام پیروی کند.

 

 

 

با این حساب خیلی بده ما که اسممون شیعه امام حسینه یا بی تفاوت باشیم و

 

یا اگر هم احساس مسئولیت داریم بدون مطالعه و تحقیق و درک عاشورا باشه،

 

وای به حال ما که گاندی باید ادعای مرور عاشورا رو بکنه و مایی که شیعه

 

آقا امام حسین هستیم عمق و مفهوم و هدف عاشورا رو درک نکرده باشیم

 

 

 

صدا؛ باز هم صدا...

 

صدای سم اسبان و نعل سواران...

 

صدای شیون و ناله و درد که آمیخته است با صدای قهقهه مستانه که آسمان را

 

شرمنده این همه تیرگی کرده و سنگ را از سرسختی این همه قلب سنگین شده آب

 

می کند.

 

صدا؛ باز هم همان صداست. تو چه می کنی؟

 

می مانی یا می روی؟ میشنوی و سکوت می کنی یا اسبت را زین کرده و همراهی

 

میکنی؟

 

می مانی یا می روی؟ میشنوی و می نشینی و سر بر آخور تزئین شده دنیوی یا

 

اخروی خویش می کنی یا دنیا و اخری را پس می زنی و مولا را انتخاب می کنی؟

 

می مانی و مینشینی و قرآن و حدیث می خوانی و به دیگران یاد می دهی یا

 

شمشیر می کشی و به یاری قرآن ناطق زمان خویش می شنابی؟ می مانی و می

 

نشینی و جنگ دو جبهه حق و باطل را تحلیل می کنی یا حق را تشخیص داده و به

 

یاری جبهه حق می شتابی؟ می مانی و می نشینی تا جنگ حق و باطل تمام شود و

 

خون حق بر زمین بریزد تا قلم برداری و در رسای خون ریخته شده شعر و نثر

 

بنویسی و تصویر کنی برای آیندگان یا قلم و دفتر بر زمین گذاشته و صف حق

 

علیه باطل را مزین به حضور سربازی دیگر می کنی؟

 

چه میکنی؟ چه خواهی کرد؟ جای تو کجاست؟ امامت را یافته ای یا حیران امامی یا بی خیال شده ای؟! برای یاری

 

امامت چه به کف آورده ای؟ با چه چیز به یاری اش می شتابی؟

 

صدا؛ باز هم صداست. باز هم صدا می آید. صدای اسبانی که برای آرایش جبهه

 

راهی کربلا می شوند. صدای پوتین ها و چکمه ها و چکاچک شمشیرهاست. صدای

 

هروله و همهمه است. بشتاب. سکوت جایز نیست. بشتاب... تا به شیهه نرسیده

 

بشتاب!!!

 

 

 

 

 

این چند جمله رو هم برای یادگاری از امامت داشته باش :

 

 

 

:: هر کس خدا را بپرستد و خق بندگی او را بجای آورد , خداوند به او بیش

 

از آنچه می خواهد می رساند .

 

:: اگر سه چیز نبود , هرگز فرزند آدم سر تسلیم فرو نمی آورد : فقر و

 

نیازمندی , بیماری و مرگ .

 

:: اسقاط تدریجی خدا بر بنده خود , این است که تمام نعمتها را بر او می

 

بخشد و شکر و سپاس را از او می گیرد.

 

:: بخیل کسی است که در سلام کردن بخل ورزد .

 

:: کسی از نظر مقام و منزلت بزرگوارتر است که به زرق و برق دنیا در دست

 

هر که باشد ارزش قائل نشود.

 

:: هر کس از کار فرو ماند و راه تدبیر بر او بسته شود , کلیدش مداراست.

 

:: بپرهیز از کاری که برای آن ناچار به عذرخواهی شوی . زیرا مومن نه بدی

 

کند و نه پوزش طلبد ولی منافق هر روز بدی می کند و عذر می خواهد .

 

:: خداوندا مرا با احسان خود , فزون طلب منما و با بلا و گرفتاری ادب مکن.

 

 

 

http://goo.gl/Q5x6e
http://goo.gl/Irnff
http://goo.gl/CuAZe
http://goo.gl/6tmz8
http://goo.gl/ChNS4

 

 

 

مواظب دل پاکت باش و موفق و پیروز باشی

 

 

 

یا حسین

 

 

 

این ویژه نامه از طرف گروه دغدغه (http://groups.google.com/group/daghdaghe)

 

برای شما ارسال شده است



26 آذر 1389برچسب:امام سجاد , اهل سنت , , :: 20:0 ::  نويسنده : حسین       

گوشه ای از فضایل و احوالات

احترام به مادر

ابن خلّکان می نویسد: با این که مادر وی کنیز بوده، زین العابدین بسیار به ایشان محبت و نیکی می کرد تا آنجا که به ایشان گفتند: تو برترین مردمی هستی که به مادرت نیکی می کنی ولی چرا با وی سر یک سفره نمی نشینی؟ وی در پاسخ گفت: «از آن می هراسم که لقمه ای را برداشته و مادرم به آن نظر داشته باشد.»79

عبادت وی

مالک بن انس می گوید: علی بن حسین در شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند تا این که از دنیا رحلت کرد. لذا به ایشان «زین العابدین» می گویند.80

ابن عبد ربّه می نویسد: هنگامی که علی بن حسین آماده نماز می شد، لرزه عجیبی وجودش را فرا می گرفت. از ایشان در این باره سؤال شد، فرمود: «وای بر شما! آیا می دانید که من در برابر چه کسی می خواهم بایستم و در برابر چه کسی می خواهم مناجات کنم؟!»81

ابی نوح انصاری می گوید: روزی منزل علی بن حسین در حالی که وی در حال سجده بود، آتش گرفت؛ مردم به وی می گفتند: یابن رسول اللّه! آتش. ولی ایشان سر از سجده برنداشت تا آتش را خاموش کردند. به وی گفتند: چرا خود را نجات ندادی؟ فرمود: «آتش جهنّم مرا از این کار بازداشت.»82

ابن سعد می نویسد: هنگام وضو گرفتن رنگ چهره اش زرد می شد. علت امر از ایشان سؤال شد، فرمود: «آیا می دانید در برابر چه کسی می خواهم بایستم؟!»83

مالک بن انس می گوید: هنگامی که علی بن حسین احرام می بست، لبیّک اللّهمّ لبیّک را قرائت کرد و در همان لحظه، بیهوش شده و از مرکب خود به زمین افتاد.84

امام باقر علیه السلام می فرماید: پدرم در شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند. هنگام وفات گریان بود، به او گفتم: چرا گریه می کنید؟ پدرم فرمود: «ای فرزند! در روز قیامت هیچ ملک مقرّبی و هیچ نبیّ مرسلی باقی نمی ماند مگر این که خواست و مشیّت خداوند بر آنها حاکم است؛ اگر بخواهد، عذاب می کند و اگر بخواهد، می بخشد.»85

همچنین امام باقر علیه السلام می فرماید: هنگامی که سخن از مرگ و آخرت به میان می آمد، پدرم آنقدر گریه می کرد که از گریه ایشان تمامی اطرافیان می گریستند.86

طاووس می گوید: شنیدم علی بن حسین در سجده چنین می گفت: عُبَیدُکَ بفنائک مسکینک بفنائک فقیر یاربّ سائلک بفنائک.

طاووس می گوید: این جملات را حفظ کردم و هرگاه به مشکلی بر می خوردم و این دعا را می خواندم، مشکلم حل می شد.87

زید بن اسلم می گوید: یکی از دعاهای علی بن حسین این است که: «خداوندا! مرا به خودم وامگذار و مرا به خلق خود وامگذار که ذلیلم می کنند.»88

کمک به فقرا

ابو حمزه ثمالی می گوید: علی بن حسین شبانه مقداری غذا بر دوش خود گذاشته و در تاریکی شب به صورت مخفیانه به فقرا می رساند و می فرمود: «صدقه ای که در تاریکی شب داده شود، غضب خداوند را خاموش می کند.»89

امام باقر علیه السلام می فرماید: پدرم دو مرتبه اموالش را در راه خدا داد و می فرمود: «خداوند، مؤمن گنه کارِ پشیمان را دوست دارد.»90

محمد بن اسحاق می گوید: مردم مدینه زندگی می کردند و نمی دانستند معاش آنها از کجا تأمین می شود؛ اما با رحلت علی بن الحسین غذای شبانه آنان قطع شد.91

شیبة بن نعامة می گوید: بعد از وفات علی بن حسین فهمیده شد 100 خانوار را در مدینه اداره می کرد.92 با این حال، امام سجاد علیه السلام یک درهم نیز از بیت المال برای خود استفاده نمی کرد.93

عمر بن ثابت می گوید: هنگامی که علی بن حسین رحلت کرد، روی کمر آن حضرت پینه های زیادی بر اثر حمل غذا برای فقرا دیده شد.94

حلم و کرم

عبدالرّزاق می گوید: کنیز علی بن حسین در هنگام شستن دست امام، ناگهان ظرف آب از دستش به صورت حضرت افتاد. امام با حالت ناراحتی به کنیز نگاه کرد، کنیز گفت: خداوند متعال می فرماید: «والکاظمین الغیظ» امام فرمود: خشم خود را فرو بردم. کنیز در ادامه گفت: «والعافین عن النّاس»امام فرمود: خداوند تو را ببخشد. کنیز در ادامه گفت: «واللّه یحبّ المحسنین»امام فرمود: برو تو آزاد هستی.95

به یاد کربلا

امام باقر علیه السلام می فرماید: از پدرم درباره بسیار گریستن وی سؤال شد، فرمود: «مرا ملامت نکنید، یعقوب علیه السلام یکی از فرزندانش از او دور شد، آنقدر در فراق وی (یوسف) گریست تا چشمانش سفید شد در حالی که نمی دانست زنده است یا مرده؛ اما من دیدم چهارده نفر از اهل بیت ما را در ظهر عاشورا ذبح می کردند، آیا ناراحتی و اندوه آنان از قلب من بیرون خواهد رفت؟!»96

نتیجه

آنچه که از میان اقوال و نظرات گوناگون اهل تسنّن پیرامون امام سجاد علیه السلام مطرح شده، ایشان یکی از شخصیت های بی نظیر و برجسته فقهی، اخلاقی در دوران خویش بوده که این نکته در کلام شمس الدّین ذهبی کاملاً مشهود است. وی امام را به خاطر جایگاه والای علمی، اخلاقی، تدبیر و دوراندیشی، مستحقّ امامت و زعامت امر مسلمین می داند: «و کان له جلالة عجیبة و حُقّ له واللّه ذلک فقد کان اهلاً للامامة العظمی لشرفه و سؤدده و علمه و تألّهه و کمال عقله.»97



ادامه مطلب ...


26 آذر 1389برچسب:امام سجاد , اهل سنت , , :: 19:30 ::  نويسنده : حسین       
امام سجّاد(ع) از دیدگاه اهل سنّت

 

یکی از وظایفی که بر عهده شیعیان نهاده شده، «شناخت پیشوا و رهبر» می باشد. در یک نگاه کلّی دو راه برای شناخت امام وجود دارد: از دیدگاه احادیث اهل تشیّع و از دیدگاه احادیث اهل تسنّن. در این نوشتار سعی شده از دیدگاه اهل سنّت گوشه ای از شخصیت ممتاز امام زین العابدین علیه السلام به پیشگاه شما سروران گرامی تقدیم شود.

در یک نگاه

«ذهبی» دودمان آن حضرت را این گونه می نویسد: علی فرزند حسین فرزند علی بن ابی طالب فرزند عبد المطلب فرزند هاشم فرزند عبد مناف می باشد.1

کنیه ایشان ابوالحسن، ابوالحسین، ابو محمّد و ابو عبداللّه است.2

لقب ایشان زین العابدین، سجّاد، هاشمی، علوی، مدنی، قرشی، علی اکبر3 و برخی ایشان را علی اصغر4 دانسته اند.

به ایشان «ابن الخیرتین» نیز می گویند، به خاطر این که پیغمبر فرمود: خداوند متعال از میان بندگان خود، دو گروه را برگزیده است؛ از میان عرب، قریش و از عجم، فارس را برگزید.5 پدر بزرگوار امام سجّاد از قریش و مادر ایشان از ایران می باشد، لذا به ایشان فرزند دو خیر می گویند.

«ذوالثَّفنات» لقب دیگری است که به آن حضرت داده اند. چرا که ایشان بر اثر عبادت و نماز بسیار، جایگاه های سجده اش همانند زانوی شتر پینه بسته بود.6

پدر بزرگوارش حسین بن علی و مادرش دختر یزدگرد سوم می باشد. در نام مادرش اختلاف است برخی ایشان را سلاّفه، سلاّمه، غزاله و شاه زنان نامیده اند.7

آن حضرت در سال 38 هجری در مدینه به دنیا آمد و در دوران خلافت ولید بن عبدالملک به شهادت رسیده و بدن مطهّرش در قبرستان بقیع کنار قبر عموی گرامی اش امام حسن مجتبی به خاک سپرده شد.8 در سال شهادت وی میان مورّخان اختلاف است؛ برخی سال شهادت را 929، 9310، 9411، 9512، 9913 و 10014 هجری می دانند.

سالی که امام در آن رحلت نمود را سال «سَنَةُ الفقهاء» نامیدند به دلیل این که در این سال بسیاری از فقهای مدینه رحلت کردند.15

امام سجاد از لحاظ طبقه رجال حدیث، از تابعین بوده16 و از طبقه دوم17 می باشد ولی برخی ایشان را از طبقه سوم می دانند.18

جایگاه علمی و حدیثی ایشان بدین صورت است که تمام صحاح ششگانه (صحیح بخاری، صحیح مسلم، جامع الصحیح ترمذی، سنن ابو داود، سنن نسائی، سنن ابن ماجه) و مسانید اهل تسنّن از ایشان حدیث نقل کرده اند. بخاری در کتاب خود در ابواب تهجّد، نماز جمعه، حج و بعضی از مسائل تاریخی19 و مُسلم نیز در کتاب خود در مباحث صوم، حج و فرائض، فِتَن، ادب و سایر مسائل تاریخی از امام سجّاد علیه السلام حدیث نقل کرده اند.20

ذهبی می نویسد: ایشان از بسیاری از بزرگان حدیث نقل کرده است: از پیامبر و امام علی بن ابی طالب به صورت مرسل، از حسن بن علی، حسین بن علی (پدرش)، عبداللّه بن عباس، صفیّه (امّ المؤمنین)، عایشه، ابو رافع. و متقابلاً افرادی چون: محمّد بن علی (امام باقر)، زید بن علی، ابو حمزه ثمالی، یحیی بن سعید، ابن شهاب زهری، زید بن اسلم و ابوالزناد از وی حدیث نقل کرده اند.21

امام سجّاد علیه السلام در کلام بزرگان

1. عبداللّه بن عباس وقتی که امام را می دید، چنین می گفت: «مرحباً بالحبیب ابن حبیب.»22

2. سعید بن مسیّب (م 93 هـ.): «ما رأیتُ قطّ افضل من علیّ بن الحسین، ما رأیتُه ضاحکاً یوماً قطّ»23 در جای دیگر می گوید: «ما رأیتُ اورع منه».24

3. نافع بن جُبیر (م 99 ه.): «کان علیّ بن الحسین رجلاً له فضل فی الدّین»25 و در جای دیگر خطاب به امام سجّاد علیه السلام می گوید: «انت سیّد النّاس و افضلهم».26

4. عمر بن عبدالعزیز (م 101 ه.) بعد از رحلت امام، چنین گفت: «ذهب سراج الدّنیا و جمال الدّنیا و زین العابدین».27

5. طاووس (م 106 ه..): «رجل صالح من اهل بیت الخیر»، «رجال صالح من اهل بیت النّبوّة» و «رجل صالح من اهل بیت طیّب».28

6. ابوفراس فرزدق (م 110 ه.)

در یکی از ایّام، هشام بن عبدالملک (قبل از خلافت وی) به زیارت خانه خدا آمده و قصد تبرّک جستن به حجر الاسود را داشت که بر اثر ادحام جمعیت به عقب رانده شد و با همراهان خود به گوشه ای از حرم رفته و از دور نظاره گر خیل جمعیت بوده که ناگهان دیدند امام زین العابدین علیه السلام به طرف حجر الاسود می رود و مردم به احترامِ ایشان راه را باز کرده و امام توانست حجر الاسود را استلام کند. یکی از اطرافیان هشام که از دمشق آمده بود و آن شخص را نمی شناخت، از هشام پرسید: این شخص کیست؟ هشام با این که او را می شناخت اظهار بی اطلاعی کرد. در این هنگام فرزدق گفت: من او را می شناسم و در وصف امام چنین سرود:

هذا الذی تعرف البطحاء و طأته و البیت یعرفه و الحلّ و الحرم
هذا ابن خیر عباد اللّه کلّهم هذا التّقیّ النّقیّ الّطاهر العَلَم...29

عبدالرّحمن جامی (898 ق .) این جریان را چنین به نظم در آورده:

پور عبدالملک بنام هشام در حرم بود با اهالی شام
می زد اندر طواف کعبه قدم لیکن از ازدحام اهل حرم
استلام حجر ندادش دست بهر نظاره گوشه ای بنشست
ناگهان نخبه نبیّ و ولی زین عُبّاد بن حسینِ علی
در کساء بها و حلّه نور بر حریم حرم فکند عبور
هر طرف می گذشت بهر طواف در صف خلق می فتاد شکاف
زد قدم بهر استلام حجر گشت خالی زخلق راه و گذر
شامی کرد از هشام سؤال کیست این، با چنین جمال و جلال
از جهالت در آن تعلّل کرد وز شناساییش تجاهل کرد
گفت: نشناسمش، ندانم کیست مدنی یا یمانی یا مکّی است
بوفراس، آن سخنور نادر بود در جمع شامیان حاضر
گفت: من می شناسمش نیکو زو چه پرسی، به سوی من کن رو
آن کس است این که مکّه و بطحا زمزم و بوقبیس و خیف و منا
حرم و حلّ و بیت و رکن حطیم ناودان و مقام ابراهیم
مروه مسعی صفا حجر عرفات طیبه و کوفه کربلا و فرات
هر یک آمد به قدر او عارف بر علوّ مقام او واقف...30

7. ابن شهاب زُهَری (م 123 یا 124 ه .) که یکی از شاگردان امام سجّاد علیه السلام می باشد، در مقاطع گوناگون از آن حضرت به بزرگی یاد می کند؛ از جمله:

«لم اُدرِک من اهل البیت افضل من علیّ بن الحسین»،31 «ما رأیت قرشیّاً افضل من علیّ بن الحسین.»،32 «کان اکثر مجالستی مع علیّ بن الحسین و ما رأیت احداً کان افقه منه»،33 «کان علیّ بن الحسین من افضل اهل بیته و احسنهم طاعة»،34 «مارأیت قرشیّاً افضل منه ولا افقه»،35 «ما رأیت قرشیّاً اورع منه ولا افضل»،36 «ما رأیت قطّ افضل من علیّ بن الحسین»،37 «ما رأیت هاشمیّاً اعبد منه»،38 «ما رأیت هاشمیّاً افضل من علیّ بن الحسین»39 و «علیّ بن الحسین اعظم الناس علیّ منّةً».40

8. زید بن اسلم (م 136 ه.): «ما رأیت فیهم مثل علیّ بن الحسین».41

9. ابو حازم مدنی (م 140 ه.): «ما رأیت هاشمیّاً افضل من علیّ بن الحسین»42 «ما رأیتُ هاشمیّاً افقه من علیّ بن الحسین».43

10. یحیی بن سعید (م 143 ه.) نیز ایشان را یکی از فقهای بنام مدینه می دانست44 و درباره آن حضرت می گفت: «افضل هاشمیّاً رأیته بالمدینه»،45 «ما رأیت هاشمیّاً قطّ افضل منه»46 و «کان افضل هاشمیّاً ادرکته».47

11. مالک بن انس (م 179 ه.): «انَّ علیّ بن الحسین کان من اهل الفضل»48 و در جای دیگر می گوید: «لم یکن فی اهل بیت رسول اللّه مثله و هو ابن اَمَة».49

12. محمد بن عمر واقدی (م 207 ه.): «کان من اورع النّاس و اعبدهم و اتقاهم للّه عزّوجلّ».50

13. عتبی (228 ق.) «کان علیّ بن الحسین افضل بنی هاشم».51

14. علی بن مدینی (م 230 ه.): «یکی از اتقیا، پرهیزکاران و پارسایان، علی بن الحسین است.»52

15. محمد بن سعد بصری (م 230 ه.): «و کان علیّ بن الحسین ثقة مأموناً کثیر الحدیث عالیاً رفیعاً ورعاً».53

16. ابوبکر بن برقی (م 249 ه.): «نسل الحسین کلّه مِنْ قِبَلِ ابنه علیّ الاصغر و کان افضل اهل زمانه...ما رأیت هاشمیّاً افضل منه».54

17. عجلی (م 261 ه.) «علیّ بن الحسین مدنیٌّ تابعیٌّ ثقةٌ و کان رجلاً صالحاً».55

18. ابن قتیبه دینوری (م 276 ه.): «و کان خیّراً فاضلاً».56

19. ابن واضح یعقوبی (م 284 ه.): «کان افضل النّاس و اشدّهم عبادةً و کان یسمّی زین العابدین و یسمّی ایضاً ذا الثّفنات لما کان فی وجهه من اثر السّجود و کان یصلّی فی الیوم و اللیلة الف رکعة و لمّا غسل وجد علی کتفیه جُلَب کجُلبِ البعیر فقیل لأهله ما هذه الآثار؟ قالوا من حمله للطعام فی اللیل یدور به علی منازل الفقراء».57

20. ابن عبد ربّه اندلسی (م 327 ه.): «علیّ بن الحسین کان من افضل بنی هاشم»58 و در جای دیگر، امام را به فقاهت و دانش و پرهیزکاری متّصف می کند.59

21. ابن حبّان (م 354 ه.): «و کان من افاضل بنی هاشم، من فقهاء اهل المدینة و عبّادهم، سیّدالعابدین فی ذلک الزّمان»60 و در جای دیگر می گوید: «من فقهاء اهل البیت و افاضل بنی هاشم و عبّاد المدینة».61

22. ابن شاهین (م 385 ه.): «علی بن الحسین، فردی ثقه و مطمئن می باشد ولی از وی (در کتب صحاح) حدیث کم نقل شده است.»62

23. احمد بن علی بن منجویه اصفهانی (م 428 ه.): «کان من افاضل بنی هاشم و فقهاء اهل المدینة و عبّادهم».63

24. ابو نعیم اصفهانی (م 430 ه.): «زین العابدین و منار القانتین کان عابداً وفیّاً و جواداً حفیّاً».64

25. ابن ابی الحدید معتزلی (م 656 ه.): «کان الغایة فی العبادة»65 و در جای دیگر امام را از بزرگان و علمای بنام اهل بیت برمی شمارد.66

26. ابو زکریا محیی الدّین نووی (م 676 ه.): «اجمعوا علی جلالته فی کلّ شی ء»67

27. ابن خلّکان (م 681 ه.): «علیّ بن الحسین احد الائمة الاثنی عشر و من سادات التابعین...و کان من احسن الناس وجهاً و اطیبهم ارجاً».68

28. شهاب الدّین نویری (733 ق.): «کان رحمه اللّه ثقة و رعاً مأموناً کثیر الحدیث من افضل اهل بیته و احسنهم طاعتاً».69

29. شمس الدّین ذهبی (م748 ه.): «مناقبه کثیرة من صلواته و خشوعه و حجّه و فضله»70 و در جای دیگر می گوید: «و کان له جلالة عجیبة و حُقّ له واللّه ذلک فقد کان اهلاً للامامة العظمی لشرفه و سؤدده و علمه و تألّهه و کمال عقله».71

30. علاء الدّین مُغْلَطای (م 762 ه.): «وله من الفضل المتعالم ما لیس لأحدٍ».72

31. یافعی (م 768 ه.): «کان من احسن النّاس وجهاً و اطیبهم ریحاً قلت بل اطیبهم و اشرفهم ذاتاً و طبعاً و اصلاً و فرعاً».73

32. ابن کثیر دمشقی (م 774 ه.): «وکان علیّ بن الحسین بالمدینة محترماً معظّماً».74

33. شمس الدّین محمد بن طولون، مورّخ دمشقی (م 953 ه.): «و هو من سادات التابعین و من فقهاء و اتقیاء المدینة و فضائل زین العابدین و مناقبه اکثر من أنْ تحصی».75

34. ابن حجر عسقلانی (م 852 ه.): «علیّ بن الحسین ثقة عابد فقیه فاضل مشهور».76

35. ابن عماد حنبلی (م 1089 ه.): «سمّی زین العابدین لفرط عبادته و کان ورده فی الیوم و اللیلة الف رکعة الی أن مات».77

36. خیرالدّین زرکلی: «رابع الائمة الاثنی عشر عند الامامیة و احد من کان یضرب بهم المثل فی الحلم و الورع».78



مجموعه ای شامل 11 عکس متحرک موبایل با سایز 240x320

screensaver-[www.mihandownload.com] (11).gif
 

مجموعه ای شامل 11 عکس متحرک برای موبایل برای شما آماده شده است.این عکس ها بسیار با کیفیت بوده و سعی شده است تا تنوع موضوعی در آن ها رعایت شود تا  مورد توجه شما عزیزان قرار بگیرد.پسون این عکس ها gif بوده و بر روی کلیه گوشی ها قابل اجرا میباشد.



11 آذر 1389برچسب:جوش صورت , , :: 23:40 ::  نويسنده : حسین       

..:: 10 فرمان برای غلبه بر جوش صورت ::..


 
www.RangarangGroup.com | گروه اینترنتی رنگارنگ

این بیماری در بسیاری از جوانان در سنین بلوغ پدید می‌آید و شدت آن در افراد مختلف متفاوت است و اکثرا پس از سن ۲۵ سالگی بهبود می‌یابد.

جوش‌های غرور به صورت دانه‌های قرمز، جوش‌های سر سیاه و توده‌های سفتِ زیر پوستی در ناحیه گونه، بینی، پیشانی، پشت گردن، قسمت فوقانی پشت و سینه ظاهر می‌شوند. این جوش‌ها در پایه یک مو به وجود می‌آیند و ناشی از آماس، التهاب و انسداد مجرای غده چربی کنار مو هستند.


علت چیست؟

پیدایش آکنه ناشی از یک علت خاص نیست بلکه چندین عامل در پیدایش و شدت آن نقش دارند. ارث، میکروب‌ها، نوع غذا، مشکلات عصبی و روحی، تغییرات غددی هورمونی، نوع پوست، بهداشت صورت، مصرف برخی داروها و بعضی از بیماری‌ها از جمله عواملی است که در ایجاد این بیماری نقش دارد.
اجرای 10 فرمان :
آکنه یک بیماری است که برای درمان آن باید به پزشک مراجعه و داروهای مناسب را مصرف کرد. درمان آکنه حداقل ۶ ماه طول می‌کشد و تازه احتمال عود آن نیز وجود دارد. در حقیقت آکنه بیماری بسیار سمجی است و مثل کنه به پوست می‌چسبد. اما در کنار دارو یک‌سری اقدامات و توصیه‌های بهداشتی ساده نیز وجود دارد که با انجام آن می‌توان آسانتر از بیماری کنه‌ای مثل آکنه راحت شد.

1. دستکاری نکنید
سعی کنید جوش‌ها را دستکاری نکنید و نخواهید با فشار دست آنها را خالی کنید.

2. آرام باشید
سعی کنید خواب مرتب داشته باشید. استراحت کافی داشته باشید و حتی الامکان از فشارهای روحی و عصبی بپرهیزید.

3. صورت خود را بشویید
برای شستشو از صابون اسیدی (گوگردی) که پزشک توصیه می‌کند استفاده کنید. ابتدا صورت خود را خوب صابون بزنید تا از کف پوشیده شود.

4. پوست را ماساژ دهید
هفته ای یک یا دو بار ماساژ با مواد اسیدی نظیر سرکه سیب در کاهش چربی پوست و بهبود جوشها موثر است.

5. چربی نخورید
از مصرف غذاهای چرب، سس مایونز، خامه، شکلات، گردو، فندق، موز، تخم مرغ و نارگیل، خودداری کنید.

6. میوه و سبزی بخورید
سعی کنید سبزی و میوه بخصوص سبزی‌های حاوی ویتامینA مثل هویج، اسفناج، شاهی و گوجه‌فرنگی را زیاد مصرف کنید.

7. داغ نشوید
گرما میزان جوش‌های آکنه را بیشتر می‌کند پس زیاد در محیط‌های گرم نمانید.

8. ضد آفتاب بزنید
در مورد آفتاب نظرات متفاوت است برخی معتقدند اشعه آفتاب تاثیر خوبی در بهبود جوش‌های غرور جوانی دارد و برخی معتقدند که نور آفتاب پس از مدتی موجب تشدید آکنه می‌شود. اما مطمئن باشید از زدن ضد آفتاب ضرر نمی‌کنید.

9. ورزش کنید
ورزش حتی جوش صورت را نیز خوب می‌کند. ورزش و استحمام باعث باز شدن منافذ پوست، بهبود جریان خون آن و رفع چربی می‌شود که نتیجه آن شادابی پوست و بهبود جوش‌هاست.

10. نقاشی نکنید!

مصرف مواد آرایشی و کرم‌های چرب، آکنه را تشدید می‌کند پس سعی کنید صورت خود را کمتر نقاشی کنید.



 



..:: دانستنی‌های لازم‌ درباره رب‌ گوجه‌فرنگی ::..


 
www.RangarangGroup.com | گروه اینترنتی رنگارنگ

رب‌ گوجه‌فرنگی از جمله فرآورده‌هایی است كه تولید آن در سال‌های اخیر از رشد بسیار زیادی برخوردار بوده است. این محصول یكی از مهم‌ترین چاشنی‌‌های غذاهای ایرانی است و علاوه بر آن، ماده اولیه بسیاری از محصولاتی نظیر سس‌ها و كنسروهای مختلف به شمار می‌آید.

اما چه تفاوتی میان رب‌های صنعتی و خانگی وجود دارد؟
آیا می‌توان رب‌ گوجه‌فرنگی را به عنوان یك محصول با ارزش غذایی بالا در نظر گرفت؟


گوجه‌فرنگی میوه‌ای ارزشمند است كه اولین‌بار در آمریكا شناخته شد. این میوه قبل از رسیدن نارس بوده و حاوی ماده‌ای سمی به نام "سولانین" است كه مصرف آن مخاطره‌آمیز است. این میوه پس از آن كه رسید، قرمز و آبدار شده و فاقد سولانین و قابل مصرف می‌شود. در واقع نوعی آنتی‌اكسیدان به نام "لیكوپن" مسوول ایجاد رنگ قرمز در گوجه‌فرنگی است كه می‌‌تواند با رادیكال‌های موجود در بدن كه موجب بروز سرطان و بیماری‌های قلبی و پیری زودرس می‌شود مبارزه كند.


معمولا لیكوپن گوجه‌فرنگی زمانی بیشترین تاثیر را دارد كه كمی حرارت دیده تا قابلیت‌های مهم و جذب آن در بدن افزایش یابد. بنابراین رب‌ گوجه‌فرنگی از این نظر گزینه مناسبی است. اما نكته قابل توجه آن كه وقتی گوجه فرنگی در معرض فرآیند حرارتی قرار گیرد، علاوه بر آن كه اصطلاحا پخته می‌شود، حرارت زیاد سبب كاهش ویتامین‌ها و املاح معدنی موجود در آن می‌شود، به طوری كه میزان ویتامین‌های آن بر اساس فرآیند حرارتی احتمال دارد از 5 تا 40 درصد كاهش یابد كه این اتلاف مواد مغذی در روش خانگی به دلیل استفاده از حرارت مستقیم و كنترل نشده بسیار بیشتر است.


نگهداری گوجه‌فرنگی به مدت زیاد قبل از فرآیند نیز می‌تواند یكی دیگر از علل افت مواد مغذی و مواد پكتینی محصول شود،‌ اما در عوض مزیت رب‌های خانگی آن است كه از مواد افزودنی یا نگهدارنده در آن استفاده نمی‌شود.


معمولا گوجه‌فرنگی دارای انواع زیادی است اما آنهایی را كه برای تولید رب مورد استفاده قرار می‌‌دهند به 2 گروه گرد و گلابی شكل تقسیم می‌شوند. انواع "گرد" معمولا آبكی و دارای مواد جامد بالا و خوشرنگ هستند ولی انواع "گلابی" شكل سفت‌تری دارند و دارای مواد جامد كمتر اما مواد پكتینی بیشتری هستند.

معمولا گوجه‌فرنگی مورد استفاده برای رب را از انواعی كه دارای پوست نازك، بافت نرم، مواد جامد زیاد، رنگ قرمز تند، طعم مطلوب، عاری از كپك، بدون هسته درشت و كاملا رسیده باشد انتخاب می‌كنند.

توصیه‌ها:


رب گوجه‌فرنگی بعد از باز شدن باید در داخل یخچال نگهداری شود. یكی از اتفاقات طبیعی كه برای این محصول می‌افتد كپك‌زدگی آن است كه به خاطر شرایط نامطلوب نگهداری ایجاد می‌شود. بنابراین برای جلوگیری از كپك‌زدگی رب در یخچال دمای آن را به دمای ‌4 درجه سانتیگراد برسانید، در یخچال را زیاد باز و بسته نكنید، بیش از حد ظرفیت یخچال را پر نكنید، از قرار دادن میوه و سبزی آلوده در یخچال خودداری كنید و حتما رب را درون ظروف شیشه‌ای و دردار نگهدارید. اگر باز هم در محصول كپك‌زدگی مشاهده شد، كافی است بخش كپك‌زده را به صورت عمیق جدا كرده و یك لایه روغن در سطح آن بمالید تا عمل اكسیژن‌رسانی متوقف و از تشكیل كپك جلوگیری شود. در غیر این صورت می‌توانید رب را داخل فریزر نگهداری كنید.


توجه:


از خرید رب‌های بی‌نام و نشان و فاقد تاریخ مصرف و مجوز بهداشت خودداری كنید. در رب‌های تقلبی به دلیل استفاده از مواد نامطلوب و عدم انجام فرآیند پاستوریزاسیون از مواد رنگ‌دهنده و نگهدارنده استفاده می‌شود. این رب‌ها معمولا بسیار پررنگ و بدون مزه بوده و گاهی نیز به دلیل استفاده از مواد نگهدارنده در بیرون از یخچال هم كپك نمی‌زنند.


 



9 آذر 1389برچسب:شنود موبایل , تلفن همراه , , :: 22:15 ::  نويسنده : حسین       

چگونه موبایل شنود می شود؟

 

هر تلفن همراهی دارای یک میکروفون  بسیار حساس است که همواره قابلیت فعال شدن را داراست. فعال کردن این میکروفون نیازی به برقراری تماس با گوشی مزبور و فعال شدن سیم کارت گوشی و یا حتی روشن بودن تلفن همراه ندارد.
 
امروزه یکی از تجارت های پرسود برای شرکت های سازنده تلفن های همراه ، فروش دستگاه های فعال کننده میکروفون های تلفن های همراه و امکانات شنود این میکروفون های فعال شده می باشد.


این دستگاه ها قابلیت هایی به خریداران آنها می دهد که با استفاده از آن می توانند به راحتی ، تلفن همراه شخص مورد نظر خود را به میکروفون مخفی خود تبدیل نموده و کلیه مکالمات وی در محل کار ، منزل و یا حتی در جمع دوستان را  به راحتی شنود نمایند.

البته این دستگاه های شنود تنها توسط شرکت های سازنده تلفن های همراه ، تولید نمی شودو سایر شرکت های تولید کننده نرم افزار های موبایل نیز می توانند در صورت داشتن کد های نفوذ به دستگاه های تلفن های همراه شرکتی خاص(مانند نوکیا) نرم افزار مناسب شنود این نوع تلفن های همراه را تولید نمایند.

البته فعال کردن این نوع سیستم ، عموماً نیاز به نصب نرم افزار مربوطه بر روی تلفن همراه افراد قربانی دارد که این عمل ممکن است از طریق ارسال پیامک ، بلوتوث و ... انجام گیرد.

در صورتی که فرد مهاجم بخواهد از شیوه ارسال پیامک برای نصب این نرم افزار مخفی استفاده نماید ،  پیامکی عمومی مانند تبریک سال نو به طیف وسیعی از مشترکان یک شهر ارسال می کند و مشترکان تلفن های همراه نیز پس از خواندن این پیامک ، فرد مهاجم را در جایگذاری این جاسوس کوچک یاری می رسانند.

با استفاده از این تکنولوژی ، هر تلفن همراه یک جاسوس بالقوه می تواند باشد که حتی در صورت خاموش بودن دستگاه تلفن همراه نیز می تواند بسته به حساسیت میکروفون خود ، امواج صوتی را از شعاعی از محیط خود ، جذب و ارسال نماید.

لازم به ذکر است  که این سیستم جاسوسی ، تنها محدود به شنود مکالمات محیطی نمی شود بلکه این دستگاه ها قادربه دسترسی به  تمامی بخش های تلفن همراه از قبیل یادداشت های شخصی ، پیام های کوتاه ، لیست تماس ها و ... می باشند.

توصیه هایی برای مقابله با این جاسوس :


   1. در صورتی که این سیستم جاسوسی توسط یکی از شرکت های سازنده تلفن همراه (مانند نوکیا) به فرد مهاجم فروخته شود ، عملاً هیچ کاری نمی توان انجام داد جز اینکه به هنگام حضور در جلسات کاری و خصوصی که اطلاعات با ارزشی (مانند اطلاعات مالی) ردوبدل می شود باتری موبایل خود را خارج کرده و فضای کاری را عاری از دستگاه تلفن همراه شرکت مورد نظر نمایید.

   2. حتی الامکان شماره هایی که پیامک های گروهی ارسال می نماید را Ban نمایید.

   3. پیامک هایی که از افراد ناشناس می رسد و دارای حجمی بیش از یک اس ام اس است را باز نکنید.

   4. Bluetooth دستگاه موبایل خود را در مواقع غیر ضروری ، در حالت Off قرار دهید.

   5. اطلاعات شخصی و حساس مانند رمز عبور سامانه بانکی ، شماره حساب و ... را در دستگاه تلفن همراه خود ذخیره ننمایید.

   6. در بازه های زمانی کوتاه ، دستگاه تلفن همراه خود را Format نمایید.

   7. به یاد داشته باشیم که دستگاه های تلفن های همراه نسل قدیم به دلیل قدرت پردازش و فضای حافظه اندک از امنیت به مراتب بالاتری نسبت به تلفن های نسل جدید برخوردار هستند.

   8. توصیه ویژه : "شرکت نوکیا سابقه ای نه چندان درخشان در زمینه حفظ حقوق مشتریان دارد !"

 



عکسها در ادامه



ادامه مطلب ...


 

"دیر بورن" نام شهری است در شمال آمریکا، ایالت میشیگان. شهرک میچ واقع در یکی از محله های این شهر با داشتن یک مسجد جامع و باشکوه، مناره های بلند و میدانی با نماد های عربی و رستوران هایش، بخشی از این شهر را همانند کشورهای خاورمیانه ساخته است.

اما مطمئنا برای کسی که در غرب این کره خاکی زندگی می کند، دیربورن بسیار نزدیک تر از بیروت، دمشق و یا قاهره است. و از آنجایی که دیربورن به عنوان زادگاه شرکت "فورد " شناخته شده است، می توان گفت این جا ،جایی است که میانه های شرق و غرب به هم می پیوندد.



فروشگاه شتیلا

یک سوم جمعیت شهر 100 هزار نفری دیر بورن را کسانی تشکیل می دهند که ریشه عربی دارند. این مهاجرت ها بیشتر به جهت اشتغال در صنعت موفق اتومبیل در این منطقه صورت گرفته است.

خیابان " وارن" ، در دیربورن مرکز زندگی عربی در این منطقه است. در دهه های گذشته ، از زمانی که تعدادی از مهاجران عرب شروع به تاسیس رستوران های خاورمیانه ای ، سوپر ها و بوتیک ها کردند، این منطقه توسعه بیشتری یافته است.

یکی از برجسته ترین و مردمی ترین کسب و کاری که در این مدت ایجاد شده است، صنایع غذایی شتیلا است. در سال 1979 شیرینی پزی به سبک عربی در این منطقه باز شده است.برخی از فروشگاه ها نیز تا حد داشتن شعب در مناطق دیگر رشد کرده اند.

 



آمال شتیلا، مدیر شیرینی پزی و خواهر ریاد شتیلا صاحب آن، در سال 1989 از لبنان همراه با برادرش به امید شروع کسب و کاری جدید به این کشور مهاجرت کردند.
آمال می گوید،" ما در شرایط جنگ بودیم، برای دیدن خانواده به اینجا آمدم تا مدتی را در اینجا باشم که با شروع کار مواد غذایی در این جا ماندگار شدم."
فعالیت اقتصادی آنان همچون بسیاری دیگر در این منطقه رشد کرده است. او می گوید،" جامعه اینجا نسبت به گذشته بسیار رشد کرده است و هر کسی کسب و کار خود را دارد."

 



بسیاری از مهاجران پیش از این هم در زمینه شروع کسب وکاری برای خود فعال بوده اند، اما به تدریج بسیاری از آنان ترجیح دادند تا در صنایع خودرو سازی منطقه مشغول به کار شوند.

با کمتر شدن تدریجی کسب وکار این افراد، مهاجران بیشتری با همکاری و مشارکت های خانوادگی وارد عرصه کسب و کار شخصی شدند. بدین ترتیب فستیوال های بسیاری با عرضه موادغذایی و اجناس عربی همراه با کاروانال های شادی و تفریح در این منطقه شکل گرفت که همگی نشان از گسترش کسب وکار ساکنان آن بوده است.

از دیگر جاذبه های این شهر این است که درست در میان کشورهای غربی، محله ای وجود دارد که از آنان بوی عود عربی بلند است، خانم ها با لباس های عربی و محجبه در حال رفت وآمدند و صدای موسیقی های عربی و عربی- آمریکایی نیز به گوش می رسد.

صنعت خودرو سازی به نحوی اجتناب ناپذیر به این جامعه کوچک عربی گره خورده است. به طور مثال شرکت فورد عرب های بسیاری را از خط تولید تا مدیران اجرایی استخدام کرده است،


 


موزه فورد

علاقه مندان به باز دید از این منطقه می توانند از تور شرکت فورد برای بازدید" موزه هنری فورد و سرزمین سبز" استفاده کنند. سالانه بیش از یک میلیون باز کننده به این منطقه می آیند.

 



موزه دیگری که این تلفیق زیبای زندگی غرب و شرق را به نمایش گذاشته است ، موزه ملی عرب – آمریکا است. این موزه در سال گذشته 56 هزار بازدیدکننده داشته است و همچنین اولین موسسه ملی در زمینه جمع آوری داستان های مشترک عرب و آمریکا می باشد که همراه بسیاری از برنامه های مرتبط از جمله زبانشناسی در زبان محاوره ای این دسته مردم به نمایش گذاشته است.

 



موزه عرب-امریکا

آنا آمری، مسئول موزه می گوید،" مردم نمی توانند تصور کنند که فرهنگ های ملل مختلف جهان چقدر می توانند از هم بهره ببرند و از یگدیگر بیاموزند." او می افزاید،" آمریکا کشور مهاجران است، با مهاجران خود خو گرفته است و آنها نیز با زندگی آمریکایی شکل گرفته اند."

 



بسیاری از مردم محلی در شهر دیربون برای خرید از فروشگاه های عربی- آمریکایی مراجعه می کنند.به طور مثال شیرینی گندمی که به نام " مامول" معروف است در میان آنان محبوبیت ویژه ای دارد.

 


رستوران های عربی- آمریکایی نیز از جمله مواردی است که این تلفیق اجتماعی را به نمایش می گذارد.



فان پاتوق




نظر آیت الله العظمی سیدصادق روحانی درباره شخصیت کوروش
به دنبال طرح مطالب مختلف در مورد شخصیت کوروش پادشاه دوره هخامنشیان، یکی از مقلدین حضرت آیت الله العظمی روحانی(دام ظله) طی سوالی نظر ایشان را در این مورد جویا شد...

 


صدای شیعه: به دنبال طرح مطالب مختلف در مورد شخصیت کوروش پادشاه دوره هخامنشیان، یکی از مقلدین  آیت الله العظمی سید صادق روحانی طی سوالی نظر ایشان را در این مورد جویا شد که معظم له در پاسخی از شخصیت وی تمجید نمودند. متن پاسخ به این شرح می باشد:

باسمه جلت اسمائه
پادشاه بزرگوار، خدمت گذار و غیرظالمی بوده و برای مجتمع غیر از فراهم کردن راحتی در فکرش چیزی نبوده است. مرد متفکر دانشمندی بوده است که نوشته هایش در حقوق بشر همیشه مورد استفاده بوده است و بعضی از بزرگان مفسرین او را یکی از انبیاء می دانند ولی برای من هنوز ثابت نشده است شاید علت آن هم عدم تتبع من باشد.



لینک استفتاء را از اینجا مشاهده فرمایید.


 

انتهای پیام


 



4 آذر 1389برچسب:مادر , زن دیگر , داستان , , :: 10:52 ::  نويسنده : حسین       

..:: یک شب با زنی دیگر ::..


 
www.RangarangGroup.com | گروه اینترنتی رنگارنگ

او میگفت که پس از سالها زندگی مشترک، همسرم از من خواست که با زن دیگری برای شام و سینما بیرون بروم. زنم گفت که مرا دوست دارد، ولی مطمئن است که این زن هم مرا دوست دارد. و از بیرون رفتن با من لذت خواهد برد.

زن دیگری که همسرم از من میخواست که با او بیرون بروم مادرم بود که 19 سال پیش بیوه شده بود ولی مشغله های زندگی و داشتن 3 بچه باعث شده بود که من فقط در موارد اتفاقی ونامنظم به او سر بزنم.آن شب به او زنگ زدم تا برای سینما و شام بیرون برویم. مادرم با نگرانی پرسید که مگر چه شده؟ او از آن دسته افرادی بود که یک تماس تلفنی شبانه و یا یک دعوت غیر منتظره را نشانه یک خبر بد میدانست.به او گفتم: بنظرم رسید بسیار دلپذیر خواهد بود که اگر ما امشب را با هم باشیم. او پس از کمی تامل گفت که او نیز از این ایده لذت خواهد برد.

آن جمعه پس از کار وقتی برای بردنش میرفتم کمی عصبی بودم. وقتی رسیدم دیدم که او هم کمی عصبی بود کتش را پوشیده بود و جلوی درب ایستاده بود، موهایش را جمع کرده بود و لباسی را پوشیده بود که در آخرین جشن سالگرد ازدواجش پوشیده بود. با چهره ای روشن همچون فرشتگان به من لبخند زد. وقتی سوار ماشین میشد گفت که به دوستانش گفته امشب با پسرم برای گردش بیرون میروم و آنها خیلی تحت تاثیر قرار گرفته اند.

ما به رستورانی رفتیم که هر چند لوکس نبود ولی بسیار راحت و دنج بود. دستم را چنان گرفته بود که گوئی همسر رئیس جمهور بود. پس از اینکه نشستیم به خواندن منوی رستوران مشغول شدم. هنگام خواندن از بالای منو نگاهی به چهره مادرم انداختم و دیدم با لبخندی حاکی از یاد آوری خاطرات گذشته به من نگاه میکند، به من گفت یادش می آید که وقتی من کوچک بودم و با هم به رستوران میرفتیم او بود که منوی رستوران را میخواند. من هم در پاسخ گفتم که حالا وقتش رسده که تو استراحت کنی و بگذاری که من این لطف را در حق تو بکنم.هنگام صرف شام گپ وگفتی صمیمانه داشتیم، هیچ چیز غیر عادی بین ما رد و بدل نشد بلکه صحبتها پیرامون وقایع جاری بود و آنقدرحرف زدیم که سینما را از دست دادیم.وقتی او را به خانه رساندم گفت که باز هم با من بیرون خواهد رفت به شرط اینکه او مرا دعوت کند و من هم قبول کردم.وقتی به خانه برگشتم همسرم از من پرسید که آیا شام بیرون با مادرم خوش گذشت؟ من هم در جواب گفتم خیلی بیشتر از آنچه که میتوانستم تصور کنم.

چند روز بعد مادرم در اثر یک حمله قلبی شدید درگذشت و همه چیز بسیار سریعتر از آن واقع شد که بتوانم کاری کنم.کمی بعد پاکتی حاوی کپی رسیدی از رستورانی که با مادرم در آن شب در آنجا غذا خوردیم بدستم رسید.یادداشتی هم بدین مضمون بدان الصاق شده بود: نمیدانم که آیا در آنجا خواهم بود یا نه ولی هزینه را برای 2 نفر پرداخت کرده ام یکی برای تو و یکی برای همسرت. و تو هرگز نخواهی فهمید که آنشب برای من چه مفهومی داشته است، دوستت دارم پسرم.

 

در آن هنگام بود که دریافتم چقدر اهمیت دارد که بموقع به عزیزانمان بگوئیم که دوستشان داریم و زمانی که شایسته آنهاست به آنها اختصاص دهیم. هیچ چیز در زندگی مهمتر از خدا و خانواده نیست. زمانی که شایسته عزیزانتان است به آنها اختصاص دهید زیرا هرگز نمیتوان این امور را به وقت دیگری واگذار نمود.

 این داستان رو یکی از دوستان به ایمیلم فرستاده بود و گفتم بد نیست که شما هم اونو بخونید

 

به عزيزانتان بگوييد دوسشان داريد.

امروز بهتر از دیروز و فرداست...



دانلود کارتون تام و جری

http://mihandownload.com/ali/tom&jerry.JPG
این کارتون شامل 98 قسمت میباشد که شامل 4 بخش میباشد
بخش پایانی اضافه شد

نام انیمیشن: Tom And Jerry Fun And Speed Extreme - تام و جری: هیجان و سرعت بیش از حد
ژانر: انیمیشن ، کمدی ، خانوادگی ، فانتزی
کیفیت: خوب
خلاصه داستان: انیمیشن محبوب و دیدنی تام و جری یا همان موش و گربه ، سالیان زیادی است که در میان مردم یاد و خاطره ای شیرین بر جای گذاشته و همواره باعث ایجاد لحظاتی زیبا در زندگی افراد می شود. این بار تام و جری دوباره به بازیگوشی های جدیدی می پردازند و ...

Download  دانلود   



دانلود مجله الكترونيكي هك و امنيت گروه آشيانه شماره 1

 


Ashiyane_Magazine_01_[www.MihanDownload.com].jpg

عناوین مجله الكترونيكي هك و امنيت گروه آشيانه شماره 1:
- حضور آشيانه در الكامپ 89
- همه چيز درباره كرم Stuxnetا
- Encrypt كردن Shell اسكريپت ها
- Rootkit چيست؟
- نفوذ از طريق Spoofing
- روش هايي براي محافظت از شبكه ها
- مقدمه اي بر ديوار آتش (Firewall)
- آشنايي با Hash
- حملات XFS
- و...

Download  دانلود   



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 37 صفحه بعد